عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : چهار شنبه 24 تير 1393
بازدید : 453
نویسنده : آوا فتوحی

در خون گرم خویش ، می رقصی ای دریغ ! 

هرشب که من به خواب خوشی می روم فرو 
می بینمت به خواب :
آن جا 
کنار آب 
درخون گرم خویش
می رقصی ای دریغ !

مادر
که خسته است
پیروشکسته است
عریان به سوی صخره های مرگ می دود ؛
برانحنای تیغ !

ای مرد ؛ 
ای همنشین درد 
می بینمت به خواب 
می گویمت به دل ؛
دراین شب بلند
شاید که خون تو خورشید سرخ مااست



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: علی سرهنگی , ,

تعداد صفحات : 124
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 124 صفحه بعد


اگر که سن را عروس بدانیم و اندیشه را داماد این زفاف را اویی می شناسد که حافظ را بستاید (گوته)

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

RSS

Powered By
loxblog.Com